شهریور

ساخت وبلاگ
-گود بای تابستون. بای بای تابستون . خدافظ تابستون. برو مردم اونطرف کره ی زمین رو هم یک کمی برشته و کبابی  و تنوری کن. بعد دوباره برگرد. نازی نازی.

-هعی هعی . اینم ازتابستون 95. خوب خداروشکر . آدم چی میتونه بگه غیرازشکر .بالاخره زندگیه دیگه. تابستون و زمستون میاد و میره.

جونمی جون .هوراااا. هورااااا. ساعتهارو ازامشب برمیگردونن عقب. انقده بدم میومد اونجوری بود

-لبیک یاعلی لبیک یاعلی. ملت عیدتون مبارکبریم از کی عیدی بگیریم حالا؟

-امروز سواریه تاکسی شدم فکر کنم راننده اش اسکیزوفرنی بودانقده ترسیدم هنوز دارم میترسم

-عزراییل ازاینجااااااااااااتااااااااابرزیل رفت که جون ورزشکارمونو اونجابگیره. موجودیه این عزراییل

-روز شعر و ادبیات فارسیه.ولی بهترین شعری که شنیدم درعمرم اینه" حیدر بابا دونیایالان دونیادی"

-هی میرم حیاط میام که ماه گرفتگی رو ببینم

-میزنم میزنم امسال حتما واکسن آنفولانزامیزنم ان شاالله

-الان شمارش فرمودم این هفته هفتا عقدو عروسی توی آشناها  داشتیم. یاحضرت عباس عروسی که نیس.وحشی بازیه ازبس جیغ جیغ میکشن. مسخره بازی

-برای پاییز باید یه تغییراتی اعمال کنم در همه چیز. هان. پاییز وهمه چیز قافیه شد الان

-دلم میخوادفداکاری کنم الان. جوگیرشدم

-ملت. هرجا ته سیگاردیدید فرارکنید. ازته سیگار دراثر گرمای زمین یاتابش آفتاب گازهای سرطانزا آزادمیشه درهوای اطراف

-الهی اصحاب فیل بیان این آل سعود رو نابود کنن. اشتباه گفتما. ابابیل باید بیان

-دعای عرفه تلویزیون قشنگ بود

-آینده چی میشه خدایا. هفت سال دیگه من هستم نیستم چه میکنم؟

-بچه شیطون تنها توی ماشین روشن نتیجه میشه وحشت همسایه ها

-اگر جلال آل احمد درحادثه ی منا بود  چی مینوشت؟

-عروسی دخترهمسایه دعوت شدیم. نمیریم.

آیا یعنی آیا یکی هست که سریال حادثه رو بی سانسور بازبان اصلی دیده باشه آیا؟

-ای وای از حال کارگرهایی که امروز هم از سر میدونهای شهر دست خالی برگشتن خونه

-نوه ی عمه جانم مادرشده. یه پسر گیرش اومده. یعنی عمه جانم صاحب نتیجه شده

-طلا دلم خواس

-یه وقتا یه سبد پلاستیکی دوتومنی بیشتراز یه سرویس قابلمه چندصدهزارتومنی به ادم سرویس میده

-دلم برف میخواد.یه روز برفی که بالیوان شیرکاکائو  برم توحیاط برفها زیرپام قرچ قرچ صدابدن. ازتوی دهنم بخاردربیاد.

-متکدیان میانماری رو دیگه کجای دلمون بذاریم

-رابعه گفت درتمام مدت سلامت عمرت به نشانه ی شکر چیزی به خود آویختی که اکنون به نشانه ی سردرد دستمال برسر بسته ای؟

-آقای شهریور انشاالله پراز پول و پراز آرامش و شادی باشی برای مردم

یکماهی آباد ۴۳...
ما را در سایت یکماهی آباد ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : شهریور,شهریوری,شهریور ماه,شهریوری ها,شهریور 95,شهریوری ام,شهریورگان,شهریور شعر,شهریوری یعنی,شهریور عاشق انار بود, نویسنده : ctongetangemana بازدید : 243 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 5:33