-قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتارآید. اینو حس کردما
- جشنواره تئاتر کودک همدان و حسرتهای یکماهی
-پنجشنبه ها عصر. چهل بار سوره ی نصر
-به هرچی رنگ زندگی نداره نه بگو
-ندارم آقاجون. ندارم. نازکش ندارم. چکارکنم حالا؟
-دکتربی حیا هرچی دهنش اومدگفت . جلسه پرورشی بوداین یابداموزی؟واه واه
-یه اتفاق نسبتا خوب برام افتاده خوشحالم. شماهم درشادی من شریک باشید ملت
-وووی باموتور جلوی مدرسه ی دخترونه؟ چه جسارتا
-کی مث من برات میمیره کی بانگات جون میگیره چیپس جون؟
-احتمالا داره فکرمیکنه من یه دختردهاتیه ندیدبدیدم .خوب فکر کنه. چیه مگه
- داره د بارون میاد خوبس خیلی خوبس
-یعنی ازاون ماه صفرا بود که جناب عزراییل یک صدم ثانیه وقت آزاد نداشتا. پناه برخدا
آقای امام رضاجون هنوز بایکماهی طفلکی قهر
-میدونید ملت؟شانس ما نوبت ما که شد آخوند بازار و جنگ بازار وتحریم بازارو داعش بازارشد . اینم از این
-فیدل درگذشت
-مامان ماهی میگه حتی این برگای پاییزی هم تاخدانخواد نمیفتن
زبون بازی هنره زبون درازی عیبه مگه نه ملت؟
-خوب خوب خوب.آذر خانم. شماهم مثل خانم مهر و آقای آبان برو به شب بگو بخوابه یکماهی بیداره یکماهی شب رو زنده نگه می داره
یکماهی آباد ۴۳...برچسب : نویسنده : ctongetangemana بازدید : 141